By John Hagel III / John Seely Brown
نوشته: جان هگل سوم و جان سيلي برون
ترجمه: علي اصغر جوادي
وابستگی شركتها به شركای كسبوكاری خود در حال افزایش است، اما هماهنگسازی با بیرونیها در خطر افتاده است. شرایط مذاكره، نظارت بر عملكرد و تغییر شریك (در صورت برطرفنشدن نیازها) مستلزم صرف وقت و پول است. رونالد كاس در مقاله سال 1937 خود («طبیعت شركت») چنین هزینههای معاملاتی را عاملی برانگیزنده برای انجام كارها در درون سازمانها میداند.
اما اگر كاس تاكید زیاده از حدی بر هزینهها گذاشته باشد چه؟ اگر اصطكاك بتواند سازنده باشد چه؟ همانگونه كه جان هگل و جان سیلیبراون خاطرنشان میكنند، در عمل، تعامل میان شركتها میتواند منافعی فراتر از خدمات و كالاهای مورد معامله داشته باشد. شركتها میتوانند كیفیت انجام كارهای خود را با همكاری بیرونیهایی كه تخصصشان مكمل تخصص خود آنهاست، بالا ببرند و سرعت این بهبود را هم از رقبایشان بهتر كنند. شركتهای مختلف، قابلیتهای بارز و دیدگاههای مختلفی هم دارند. وقتی این شركتها باهم به حل مسئلهای میپردازند، شانس راهحلهای نوآورانه را بهشدت بالا میبرند.
بدیهی است در هنگام همكاری افرادی با زمینهها و مهارتهای مختلف، سوءتفاهم هم بروز كند. در این حالت، دو طرف ممكن است بر اختلاف میان خود بیشتر از چالش پیش رو متمركز شوند.
شركتها چگونه میتوانند از اصطكاك برای ظرفیتسازی بهره گیرند؟ آنها باید كار را با تبیین اهداف عملكردی آغاز كنند كه برای همه ملموس هستند. سپس اطمینان حاصل شود افراد از نمونههای ملموس برای پرداختن به مسئله استفاده میكنند. دستآخر، باید تیمهایی از افراد متعهد ایجاد كرد كه دارای دیدگاههای متنوع هستند.
هنگام پرداختن به مسائل مختلف، مراقب باشید تحكیم اعتماد و زبان مشترك میان دو شركت نیز رخ دهد. اما این تحكیم با زور حاصل نمیشود و باید آن را پرورش داد. بدون اعتماد و زبان مشترك، عملكرد مشترك بهسرعت ازهم گسیخته و شراكت كسبوكاری تبدیل به رقابت خصمانه میشود.