By Robert S. Kaplan/ David P. Norton
نوشته: رابرت کاپلان و دیوید نورتون
ترجمه: دکتر محسن قدمی و محمدرضا سعادت
شركتها همواره متعادلسازی دغدغههای فوری عملیاتی و اولویتهای بلندمدت استراتژیك را دشوار مییابند. تنش حاصله بسیار حیاتی است. بدون داشتن جهتگیری استراتژیك مناسب، فرایندهای جهانتراز منجر به موفقیت نخواهند شد و بهترین استراتژی دنیا هم بدون داشتن عملیاتی قوی برای اجرای آن راه به جایی نمیبرد. كاپلان از مدرسه بازرگانی هاروارد و نورتون، بنیانگذار و مدیر پالادیومگروپ، چگونگی مدیریت اثربخش استراتژی و عملیات از طریق ایجاد پیوند محكم در یك سیستم مدیریتی بههم پیوسته تشریح میكنند.
این سیستم، دارای پنج حلقه است كه با طراحی استراتژی آغاز میشود. طراحی استراتژی، خود حاصل بیانیههای ماموریت، چشمانداز و ارزش و برخاسته از تجزیهوتحلیل نقاط قوت و ضعف و محیط رقابتی است. در حلقه بعد، مدیران با استفاده از نقشه استراتژی (كه اهداف را بر اساس درونمایهها سازماندهی میكند) و ارزیابی عملكرد متعادل (كه اهداف را به سنجههای عملكردی متصل میكند) به ترجمان استراتژی به اهداف و ابتكارها میپردازند. حلقه سوم، دربرگیرنده ایجاد یك برنامه عملیاتی برای دستیابی به اهداف و ابتكارهاست. این حلقه، شامل هدفگیری بهبود فرایندها و مهیاسازی برنامههای ظرفیت، منابع و فروش و بودجهریزی پویاست. در حلقه چهارم، مدیران برنامهها را بهاجرا میگذارند و بهطور مستمر، اثربخشی آنها را مورد نظارت قرار میدهند. در این مرحله، آنها دادههای عملیاتی، محیطی و رقابتی را بازبینی، میزان پیشرفت را ارزیابی و موانع اجرایی را تعیین میكنند. در حلقه پنجم و پایانی نیز به آزمودن استراتژی و تجزیهوتحلیل هزینه، سودآوری و همبستگی میان استراتژی و عملكرد میپردازند. در صورت اثبات نادرستبودن مفروضات بنیادین، استراتژی را بهروز و چرخه دیگری را آغاز میكنند.
نویسندگان نهتنها پیشنویس جالبی برای اجرای موفقیتآمیز استراتژی ارائه كردهاند، بلكه همچنین ابزاركار مدیریتی مناسبی نیز به همراه مثالهایی از شركتهایی همچون اچ.اس.بی.سیریل، سیگناپراپرتی و استورتوئنیفور، پیش روی خوانندگان خود قرار میدهند. این ابزاركار شامل چارچوبهای كارشناسانه مدیریت بوده و جایگاه بهكارگیری هر كدام در چرخه مدیریت را تشریح میكند.