By Pankaj Ghemawat
نوشته: پانکاج گماوات
ترجمه: پرستو معین الدینی
اغلب شركتهای چندملیتی جهانیسازی را بهمثابه تكرار مدل كسبوكار میپندارند، یعنی بسط یك مدل واحد كسبوكار تا آنجا كه امكان دارد برای بیشینهسازی مزایای صرفهجویی های مقیاس. از این منظر، چالش استراتژیك كلیدی انتخاب میان حد استاندارد نگهداشتن و میزان تطبیق با سلایق محلی خواهد بود. اما تمركز صرف بر این انتخاب اشتباه است، زیرا چشم شركتها را بر فرصتهای بسیاری كه میتوانند با آربیتراژ بهدست آورند، خواهد بست. فرصتهای استفاده از تفاوتها و نه شباهتها.
در واقع، دامنه آربیتراژ به همان اندازه تفاوتهای میان كشورها گسترده است. تفاوتهایی كه به مرور زمان بیشتر و عمیقتر نیز میشوند و میتوان آنها را به چهار گروه اصلی فرهنگی، اداری، اقتصادی و جغرافیایی تقسیم كرد. در هر گروه، فرصتهای قدیمی كماكان وجود داشته، فرصتهای جدید نیز (گاهی بسیار بهسرعت) درحال ظهور هستند. حضور همیشگی فرهنگ فرانسوی در نوشیدنیها و پوشاك زنانه این كشور را در نظر گیرید یا آنچه را كه بهسرعت تخصص فنلاندیها در عرصه مخابرات بیسیم شهرت یافت. تفاوتهای قانونی و اداری بهویژه در زمینه قوانین مالیاتی و هزینههای سرمایهای نیز كاملاً بارز است. به همین ترتیب، تفاوتهای اقتصادی در سطح دستمزدها، بهویژه برای دانشگران و سایر كاركنان ماهر مطرح است. هر چند حملونقل نوین و سایر فنآوریها، مزیتهای جغرافیایی را كاهش داده و قیمت ادویه را پایین آوردهاند، اما از طرف دیگر نیز تجارت گسترده سایر كالاها مانند گلهای كمدوام و تولیدات فصلی را ممكن ساختهاند.