By Cynthia Karen Swank
نوشته: سینشیا کارن سوانک
ترجمه: حسین حسینیان
جِی.پی.اف (یك شركت بیمه عمر و مستمری بازنشستگی) هم مشابه بسیاری از شركتهای خدماتی ایالاتمتحده در اواخر دهه 1990 در جستوجوی راههای تازهای برای رشد بود. مدیران ارشد جِی.پی.اف دریافتند شركتشان باید خود را در دیدگان مشتریان متمایز ساخته و به مشاوران مستقل بیمه عمر رو آورده و به فروش و ارائه خدمات بیمهنامه مبادرت ورزد. برای جاانداختن خود بهعنوان شریك مرجح مشاوران، بر آن شد تا زمان گردش درخواستهای بیمهنامه را كاهش دهد، فرایند ارائه درخواست را ساده سازد و خطاها كمتر كند.
تیم ناب، اقدامات تولید ناب شامل قراردادن فرایندهای مرتبط كنارهم، توازنبخشیدن به كار دردستانجام كاركنان، نمایش نتایج عملكردها و اندازهگیری عملكرد و بهرهوری از دیدگاه مشتری را درپیش گرفت. معیارهای مشتریمدار موجب شد ذهنیت «تنها كار من اهمیت دارد» از اذهان كاركنان بیرون رود. نتایج چنان تاثیرگذار بودند كه جِی.پی.اف سیستمهای مشابهی را در بسیاری از عملیات خود راه انداخته است.