By Scott C. Friend / Patricia H. walker
نوشته: اسکات فرند و پاتریشیا واکر
ترجمه: دکتر میراحمد امیرشاهی
كسبوكار خردهفروشی همیشه ناكارامد بوده است. خردهفروشیها و به خصوص فروشگاههای بزرگ، مجبور هستند خواستههای مشتریان دمدمی خود را پیشبینی كرده، مجموعهای از كالاهای پیچیده را خریداری كرده، تخصیص داده، برای آنها قیمت مناسبی در نظر گرفته و سیاست ترویجی خاصی برای هر كدام از اقلام آن كالاها اتخاذ كنند. در این میان چه بسا كه به ناچار بین عرضه و تقاضا فاصله ایجاد میشود كه غالباً این فاصلهها عمده نیز هست. این امر موجب میشود در حالی كه بخشی از كالاها در فروشگاهها باد كرده، موجودی كافی از بعضی كالاهای دیگر در اختیار نباشد.
اما اخیراً مجموعه نرمافزاری جدیدی به بازار آمده كه نوید یك انقلاب را در مجموعة زنجیره بازارپردازی میدهد. این سیستم كه «سیستم بهینهسازی بازارپردازی» نامیده میشود، با اتخاذ تصمیم در مورد مقدار مناسب، تخصیص و قیمتگذاری اقلام موجودی باعث به حداكثر رساندن سود خردهفروشها میشود. در این سیستم، تكنیكهای پیچیدهای برای پردازش اطلاعات میزان موجودیها و آمار فروش به كار رفته و به كمك آن، الگوی عرضه و تقاضای آینده هر قلم كالا در فروشگاه مدلسازی میشود. به عبارت دیگر، هنر بازارپردازی به كمك این ابزار جدید به یك علم تبدیل میشود.
شركتهای جیمبوری و جی.سی پنی كه در زمره پیشتازان استفاده از این نرمافزار هستند، نتایج امیدواركنندهای به دست آورده و گزارش كردهاند كه سود ناخالص آنها بین 5 درصد تا 10 درصد افزایش یافته است. خردهفروشها همچنین موفق شدهاند كارایی عملیاتشان را در حد چشمگیری افزایش دهند: به عنوان مثال، واحد برنامهریزی یكی از فروشگاههای زنجیرهای كارایی خود را تا 20 درصد افزایش داده است. میزان رضایت مشتریان نیز افزایش یافته، زیرا احتمال عرضه انواع كالاها با قیمتهای مناسب زیادتر شده است.
این مقاله راهنماییهایی در جهت بهینهسازی سیستم بازارپردازی خردهفروشها ارائه كرده و نحوه كار این سیستم و چگونگی تاثیر آن در تغییر فرایندها در هر مرحله از زنجیره بازارپردازی را شرح میدهد.