By H. David Sherman / S. David Young
نوشته: دیوید شرمن و دیوید یانگ
ترجمه: شیرین باغ شمالی
در فضاي كنوني اقتصاد، فشار فراوان (و انگيزههاي شخصي براي مديران) در جهت گزارش رشد فروش و نيل به انتظارات سرمايهگذاران وجود دارد. در نتيجه، همانگونه كه كميسيون اوراق بهادار و معاملات گزارش كرده است، شركتهاي بيشتري گزارشهاي گمراهكننده مالي منتشر كرده و به بازي با ارقام درآمد ميپردازند. اما، اين سهامداران هستند كه از اين استراتژيهاي حسابداري تهاجمي زيان ميبينند. آنها درك درستي از سلامتي مالي شركت به دست نميآورند و هنگامي كه مشكلات رو ميشوند، ارزش سهام آنهاست كه سقوط ميكند.
سرمايهگذاران و نمايندگان آنها در هياتمديره، چگونه ميتوانند اين مسائل را قبل از آنكه صدمهاي به ايشان وارد شود، مشخص كنند؟ بنا به اظهار نويسندگان مقاله، آنها بايد چشمان خود را بر سوءاستفاده در شش زمينه بگشايند. اين زمينهها عبارتند از: شناسايي و اندازهگيري درآمدها؛ ذخيرة هزينههاي نامشخص آينده؛ ارزشگذاري داراييها؛ مشتقات؛ معاملات و دادوستدهاي بين گروههاي مرتبط با يكديگر و اطلاعات مورد استفاده در ارزيابي عملكرد شركت. هرگونه مشكل يا مصيبتي براي سرمايهگذاران با احتمال زياد مربوط يكي از اين دامهاي حسابداري خواهد بود.
در اين مقاله، خطرات هر يك از اين دامها با استفاده از مثالهاي واقعي از شركتهايي نظير زيراكس و مايكرواستراتژي بررسي ميشود. همچنين، سوالاتي نيز مطرح ميشوند كه پاسخ به آنها ميتواند زمينههاي احتمالي بروز مشكلات را مشخص سازد. اين سوالات ميتوانند براي كساني كه بيشترين منافع را در ارزشگذاري صحيح يك شركت دارند، اولين سنگر دفاع در برابر «حسابداري خلاق» باشد.
نويسندگان ميگويند كه حسابسازان، معمولاً افراد زيركي هستند، لذا خود را به جهالت زدن و به تبع آن ضعف و ناتواني در برابر حيلهگريهاي آنها، هم احمقانه و هم خطرناك است. آنها عقيده دارند كه اعضاي هياتمديره شركتها نيازمند كسب سواد مالي هستند.