گروه محصولات

عنوان مقاله: ابزاركار : یافتن نقطه اثربخش نوآوری

گزيده مديريت 28

By Jacob Goldenberg/ Roni Horowitz/ Amnon Levav

نوشته: جاکوب گلدن برگ و رونی هوروییتز و آمنون لواو

ترجمه: محمدرضا وزیرزاده

اكثر ایده‌های محصول جدید، چندان جالب نبوده یا غیرعملی هستند. در این صورت، چگونه طراحان و توسعه‌دهندگان محصولات می‌توانند نقطه تعادل در نوآوری را به شكلی مشخص كنند كه محصول تازه، هم آن‌قدر متمایز از محصولات فعلی باشد كه علاقه واقعی مشتریان را جلب كند و هم از لحاظ عملی‌بودن و قابلیت تولید و بازاریابی دشوار جلوه نكند؟ نویسندگان معتقدند كه آنها می‌توانند از پنج الگوی نوآوری استفاده كنند كه با دست‌كاری و تركیب مجدد محصول موجود و محیط اطراف آن، موجب خلق ایده‌های نوین و گاه نبوغ‌آمیز می‌شود.

 الگوی تفریقی با كاستن از اجزای محصول و به‌ویژه قطعاتی كه ضروری یا غیرقابل اجتناب به نظر می‌رسند عمل می‌كند. مثلاً‌ می‌توان به صندلی بی‌پایة متصل به میز آشپزخانه اشاره كرد.
 الگوی تضارب با نسخه‌برداری از اجزای موجود یك محصول و دگرگون ساختن آنها به اشكال متفاوت عمل می‌كند. مثلاً تیغ ریش‌تراشی دوبل ژیلت، دارای تیغ ثانویه‌ای است كه با زاویه‌ای اندكی متفاوت از تیغ اول، صورت را می‌تراشد.
 الگوی تقسیمی با تفكیك اجزای محصول به قطعات متشكله، امكان می‌دهد بتوان آن را در پرتو بینشی تازه مشاهده كرد. مثلاً می‌توان به دستگاه پخش‌صوت استریوی منزل اشاره كرد كه در حال حاضر، متشكل از بلندگوها، گیرنده رادیو، پخس سی.‌دی و نوار صوتی مجزا است و می‌توان قطعات مختلف را مطابق نیازها با یكدیگر تركیب كرد.
 الگوی وحدت وظایف شامل استفاده از اجزای محصول یا محیط اطراف آن برای انجام تكالیف چندگانه است، به شكلی كه دو وظیفه را بر عهده یك جزء قرار دهد و آنها در یك واحد، متشكل كند. یك نمونه عبارت است از المنت ضدیخ‌زدگی شیشه جلوی خودرو كه در عین حال به عنوان آنتن كاربرد دارد.
 سرانجام، الگوی وابستگی خصوصیات، برای دگرگون‌سازی یا ایجاد وابستگی میان خصوصیات ذاتی محصول و محیط پیرامون آن به‌كار می‌رود. مثلاً، با ایجاد یك رابطه وابستگی‌ متقابل میان رنگ عدسی عینك و شرایط نوری محیط، طراحان شیشه عینك، عدسی جدیدی ابداع می‌كنند كه در برابر نور خورشید تغییر رنگ می‌دهد.
انصراف از نظر