By Nicholas Bloom/ Rafaella Sadun/ John Van Reenen
نوشته: نیکلاس بلوم، رافائلا سادان و جان ونرینن
ترجمه: دکتر احمد عیسی خانی
در آستانه نود سالگی هارواردبیزنسریویو (اچ.بی.آر) معقول است این سوال اساسی را مرور کنیم که اگر سازمانها اقدامات مدیریتی مناسب را اتخاذ کنند آیا شانس موفقیت بیشتری خواهند داشت؟ برای بسیاری از خوانندگان ممکن است پاسخ روشن به نظر برسد، اما این سه اقتصاددان به موضوع نگاهي فراتر دارند. آنها و تیمهای مصاحبهشان در طی یک دهه مطالعه، صدها سازمان در بیست کشور نحوه اجرای سه اصل مدیریتی (اهداف، مشوقها و پایش عملکرد) را در میان تولیدکنندگان، مدارس و بیمارستانها مورد مطالعه قرار دادند.
آنها دریافتند بسیاری از شرکتها هیچ یک از این اصول را دنبال نمیکنند، ولي در صورت اتخاذ این اصول اساسی بهبود چشمگیری در نتایج از قبیل بهرهوری و ماندگاری (دیرپایی) ایجاد میشود و این سازوکارهای مدیریت خوب در تکتک شرکتها عملکرد ملی را شکل میدهد. برای مثال، در چهارده درصد تولیدکنندگان هندی (که توصیه رایگان و مناسب از مشاوری که پنج ماه بهطور نیمهوقت در سایت حضور داشت دریافت کردند) موجب حذف پنجاه درصدی نواقص، کاهش بیستدرصدی موجودی و افزایش دهدرصدی تولید شد، ولی در گروه کنترل هیچ یک از این نشانهها مشاهده نشد.
مجموعه دادههای جهانی نویسندگان نشان میدهند پیادهسازی مدیریت مناسب در مدارس و بیمارستانها نرخ تغییر کندتری نسبت به تولیدکنندگان دارد، ولی در نهایت موثر است. ظرفیتهای این اقدامات برای شاخصهای اقتصاد کلان (درآمدها، بهرهوری و ارائه خدمات حیاتی مورد نیاز) بسیار عظیم است. فراخوان مدیریت، بهتر ممکن است تکراری بهنظر برسد، اما با وجود نتایج جهانی آن بسیار ضروری ميكند.