گروه محصولات

عنوان مقاله: عملکرد برتر: آیا ضعیف ترین حلقه زنجیره تامین شرکت خود هستید؟

گزيده مديريت 76

By Reuben E. Slone/ John T. Mentzer/ J. Paul Dittmann

نوشته: روبن اسلون، جان منتزر و پل ديتمن

ترجمه: عاطفه پاشازاده

مدیریت زنجیره تامین در بیش‏تر کسب‏وکارها یک متمایزکننده به‌شمار می‏آید و مدیران‌عاملی که به آن توجه ندارند سازمان خود را به مخاطره می‏اندازند. این عقیده اسلون، معاون زنجیره تامین آفیس‏مکس و دو تن از همکارانش در دانشگاه تنسی است. نویسندگان مقاله چند حوزه‏ کلیدی را شناسایی می‏کنند که مدیران‌عامل می‏توانند از آن طریق بر زنجیره‏های تامین خود نفوذ کنند. به‏علاوه روش ارزیابی نحوه تاثیرگذاری مدیرعامل بر زنجیره تامین را به آنان می‏آموزند.

 مدیریت مناسب زنجیره تامین با یافتن افراد مناسب در رده‏های بالا و پایین برای هدایت عملیات زنجیره تامین آغاز می‏شود. مدیران‌عامل باید در استخدام افراد ارشد تیم تامین مداخله کنند. به‏علاوه، معیارهای مبتنی بر مشتری باید تعریف و از بهترین رویه‏ها الگوبرداری شود تا کارایی محقق و بین چند کارکرد توازن برقرار شود. مدیرعامل باید خود به‌شخصه وظیفه بررسی آن را بر عهده گیرد. تبیین راهبردهای دستیابی به اهدافی از قبیل کاربرد موثر فناوری‏های زنجیره تامین و پاداش‌دادن به کارکنان، تامین‏کنندگان و مشتریانی که نقش مهمی دارند، نیز بخشی از موفقیت مدیریت زنجیره تامین را تشکیل می‏دهد.
 فروش ‏و برنامه‏ریزی عملیات، بخش اصلی مدیریت زنجیره تامین است. یک فرایند خوب فروش ‏و برنامه‏ریزی عملیات می‏تواند گسستگی‏ بین کارکردهای مختلف را کاهش داده و پیچیدگی و موجودیِ بنجل (دو تهدید عمده زنجیره تامین) را کاهش دهد. این رویکرد باید در برنامه‏ریزی کسب‏وکاری، برنامه‏های تبلیغاتی و مذاکرات ویژه انعقاد قرارداد با مشتری نیز اعمال شود.
حتی بهترین برنامه‏ریزی زنجیره تامین در صورتی که برای کوتاه‏مدت در نظر گرفته شود ویرانگر است. برای مثال، راهبردهای فروشی که اهداف ماهانه و فصلی را با اهداف بلندمدت مدیریت زنجیره تامین گره نمی‏زنند، موجب فشار در آخر دوره شده و عواقب پرهزینه‏ای برای شرکت، تامین‏کنندگان و مشتریان آن دارند. توجه به زنجیره تامین مستلزم توجه به بلندمدت است.
انصراف از نظر