نوشته: دکتر شهلا برجعلی لو و متین دلشاد
در کشور ايران طي چند دهه اخير، متغيرهاي جمعيتي دستخوش نوسانات شديدي شده است، بيشزايي دهه شصت، کاهش چشمگير نرخ باروري دهه هفتاد و ادامه و تشديد آن در دهه هشتاد سبب تغيير ساختار سني کشور شده است. بسیاری از صاحبنظران نیز به این نتیجه رسیدهاند که نسلهای مختلف قبل و بعد از انقلاب اسلامی بهتدریج روند جدایی از همدیگر را طی میکنند. بسیاری از تحقیقات و پژوهشهای جامعهشناختی نیز بهصورتهای مختلف به این نتیجه رسیدهاند که شکاف یا گسست نسلی در جامعه ما اتفاق افتاده و یا در حال روی دادن است. حتی گاهی اوقات پژوهشها بر ابعاد و جنبههای جزئیتر و فرعی شکاف نسلی متمرکز میشوند و نهایتا به تایید نتایج فوق میرسند.
همچنین با توجه به افزايش استانداردهاي زندگی، امید به زندگی در جامعه بالاتر رفته و این امر باعث شده است تا افراد مدت زمان بیشتری را به کار پرداخته و دیرتر بازنشسته شوند. ازاینرو امروزه میتوان تنوع سنی زیادی در سازمانها مشاهده کرد (از سنین حدود 20 سال تا 65 سال). این تفاوتهای سنی باعث ایجاد محیطی ناهمگون، با رفتارها و هنجارهای متفاوتی در سازمان میشوند. با تغیير سنی نیروی فعال جامعه و ترکیب شدن هر چه بیشتر نیروی جوان و نیروی سالخورده در محیط کار بهسبب طولانی شدن سن بازنشستگی ناشی از پیر شدن جمعیت فعال جامعه و شتاب تفاوتهای ادراکشده بین نسلها، میتوان انتظار داشت که با ورود نسلها در محیط کار و بیشتر شدن شکاف در ارزشها، نگرشها و انتظارات نسبت به شغل، تفاوت نسلی در حوزه سازمانی ایران نیز به موضوعی چالشبرانگیز تبدیل شود.