By Herminia Ibarra/ Morten Hansen
نوشته: هرمنیا ایبارا و مورتن هانسن
ترجمه: دکترمریم شریفیان ثانی
مديراني كه بهدنبال رهبري از طريقرسيدن به اجماع هستند، خود را بهسرعت مواجه با توقف اجرا ميبينند.
فناوريها ورسانههاي اجتماعي، بيش از هر زمان ديگري تاكيد خود را بر پيوندها و ارتباطها نهادهاند و همكاري را به بخشي جداييناپذير از كسبوكار تبديل كردهاند. اما بدون رهبري درست، همكاري ميتواند به بيراهه برود. كاركناني كه سعي ميكنند در هر زمينهاي همكاري كنند ممكن است در دام به توافق رسيدن در جلسات بيشمار و پايانناپذير گرفتار آيند.روي ديگر سكه، مديرانعاملي هستند كه پرورده دوران اوج محبوبيت مديريت «فرماندهي و كنترل» هستند و ممكن است براي سازگاري متناسب سبك رهبري خود با واقعيتهاي جديد دچار مشكل شوند.
ايبارا و هانسن، اساتيد دانشگاه انساد، در تحقيقات خود روي مديرانعامل بسيار موفق، ويژگيهايي را مطالعه كردهاند كه يك رهبر همكاريجو بايد از آن برخوردار باشد. آنها به اين نتيجه رسيدهاند كه اين نوع رهبري مستلزم ايجاد ارتباط بين افراد و ايدههاي خارج از سازمان و درون سازمان، با بهرهبرداري مفيد از استعدادهاي گوناگون، الگوسازي رفتار همكارانه در رده مديريت عالي و ايفاي نقش موثر و در دست داشتن ابتكار براي حفظ تيم از افتادن به دام سردرگمي دربحثهاست. در اين مقاله، آنها به شگردهاي مديرانعامل آكامايي، جي.اي، ركيت بِِنكايزر و ساير شركتهادر اين چهار زمينه ميپردازند و اينكه چگونه فرهنگهاي همكاريجوي موفق را در سازمانهايشان تقويت ميكنند