By Robert Pozen
نوشته: رابرت پوزن
ترجمه: دکتر میرفیض فلاح شمس و حمیدرضا کردلویی
وقتی بازارهای اعتبار در سال 2008 از نفس افتادند، بسیاری تقصیر را به گردن حسابداری «ارزش بازاری» انداختند. این نوع حسابداری بانكها را ملزم میسازد ارزش داراییهای ارزانشده خود را در دفاتر مالی به قیمت قابلفروش آنها در بازار كاهش دهند. منتقدان معتقد هستند ثبت این داراییها به كمتر از ارزش «واقعی»، نهادهای مالی را به سمت قحطی منابع سوق میدهد. از سوی دیگر، طرفداران حسابداری ارزش بازاری میگویند این روش باعث افشای تصمیمات غلط میشود. اگر حسابداری ارزش منصفانه نباشد سرمایهگذاران در بیخبری از امور داراییهای مستغلاتی بانكها میمانند.
در این مقاله، پوزن، رییس شركت مدیریت سرمایهگذاری ام.اف.اس، از حسابداری ارزش منصفانه افسانهزدایی میكند. برای مثال، درست نیست كه بیشتر داراییهای بانكها به ارزش بازاری قیمتگذاری شدهاند: در سال 2008 فقط یكسوم داراییها چنین بودند. همه كاهشارزش دفتریها باعث كاهش سرمایه قانونی بانكها نمیشوند. این هم حقیقت ندارد كه تحت حسابداری قیمت تمامشده تاریخی، شركتها مكلف به افشای تغییرات در ارزش بازار داراییها نیستند، بلكه آنها ملزم هستند كاهش ارزشهای دایم داراییها را ثبت كنند.
پوزن پس از تشریح بحث و جدلها، راهحلی ارایه میدهد: اقدامات جدید و شفاف كه واجد جنبههای مثبت هر دو روش حسابداری قیمت تمامشده تاریخی و حسابداری ارزش منصفانه است. اگر این راهحل اتخاذ شود، میتواند باعث توازن در تمایل بانكها به گزارش خوشبینانه داراییها و نیاز سرمایهگذاران به شناخت مخاطرات بانكها (و شاید هم رضایت همه طرفین) شود