By Kathrina Pick
نوشته: کاترینا پیک
ترجمه: سید محمود موسوی
سطح كارایی هیاتمدیره شركتها را فقط میزان ارتباط بین اعضای آن مشخص میسازد و در واقع، هیاتمدیرههای خاموش، زمینهساز بسیاری از رسواییهای اخیر بودهاند. برای داشتن تصویری روشنتر از فعلوانفعالاتی در هیاتمدیره كه باعث بازداشتن اعضای آن از تشریك اطلاعات و ابراز نظر میشود، در دو جلسه پشتسرهم پنج شركت سهامی عام آمریكایی شركت كردم و مصاحبههایی با اعضای آنها ترتیب دادم.
دو مانع مهم در برابر ارتباطات هیاتمدیره آشكار شدند. نخست، هرچند جلسه هیاتمدیره نوعاً بهعنوان جلسه یك گروه دیده میشود، اما در واقع، جلسه دو گروه است: مدیران و اعضای هیاتمدیره. اعضایی كه من مطالعه كردم، فقط پانزده درصد از زمان تعامل خود در جلسات را به ارتباط با دیگر اعضا میگذراندند و بقیه آن را صرف ارتباط با مدیران میكردند. از این رو، شیوههای آنها در ارتباط و آگاهی از دیدگاههای سایر اعضا، غیرمستقیم و اغلب كاملاً ناچیز بود.
دوم، اعضای هیاتمدیره نقش دوگانه بسیار دشواری را ایفا میكنند: آنها هم نقش پلیس را بازی میكنند و هم نقش مشاور را. آنها بر رفتار مدیریت نظارت دارند و از رعایت قوانین اطمینان خاصل میكنند و همزمان، مشاور و هدایتكننده مدیریت در زمینه راهبرد هستند. آنها باید در انجام و جابهجایی این دو نقش بادقت گام بردارند و با یكدیگر در این زمینه همكاری كنند. از آنجایی كه اقدام هر عضو هیاتمدیره میتواند به دخالت در كار دیگران تعبیر شود، این پویایی نقش پلیس-مشاور، مانع ارتباطات باز میشود. من اعضایی را دیدم كه باظرافت از یكدیگر به دلیل اظهاراتی كه توازن میان دو نقش را تهدید میكردند یا حتی خودداری از ابراز نظر برای جلوگیری از كشمكش انتقاد میكردند.