ترجمه: دكتر علي سينا قدس
آنها میتوانند بسیار اثربخش باشند، اما بیشتر شرکتها از آنها استفاده درستی نمیکنند.
بیش از یک قرن پیش، جان وانامیکر، مالک ثروتمند فروشگاهی بزرگ، از ناتوانی خود در سنجش اثربخشی پولی که برای تبلیغات صرف میکرد، اظهار شکایت کرد. از آن زمان، فناوریهای مختلف مانند رادیو، تلویزیون و اینترنت به شرکتها جاهایی را ارائه کردهاند که بتوانند خود را تبلیغ کنند، اما مشکل قدیمی همچنان پابرجاست: چگونه میتوان گفت پولهایی که صرف تبلیغات میشوند بهراستی فروش را ارتقا میدهند؟
این پرسش یکی از عواملی است که مسیر بودجههای تبلیغاتی را به سمت رسانههای دیجیتال تغییر داده است. مردم نهتنها زمان بیشتری را بهصورت برخط (آنلاین) سپری میکنند، بلکه تبلیغدهندگان نیز بر این باورند که شرکتهایی مانند فیسبوک و گوگل که رفتارها و عادات برخط مردم را دنبال میکنند، میتوانند آگهی درست آنها را جلوی افرادی قرار دهند که احتمال خریدشان بیشتر است (و شرکتها هم میتوانند نتایج را بسنجند). طبق دادههای اَکسنچر، در حال حاضر 41 درصد از پولی که شرکتهای بزرگ صرف تبلیغات میکنند، در رسانههای دیجیتال خرج میشود و پیشبینیکنندگان هم انتظار دارند این مقدار تا سال 2018 از پنجاه درصد فراتر برود.