گروه محصولات

عنوان مقاله: آیا آمریکا به راستی به تولید نیاز دارد؟

گزيده مديريت 130
By Gary Pisano/Willy Shih

نوشته: گری پیسانو و ویلی شی

ترجمه: شیرین ناظرزاده

بسیاری از شرکت‌های آمریکایی تصمیم‌های راجع به مکان تولید را تا حد زیادی بر مبنای معیارهای باریک مالی اتخاذ می‌کنند. آن‌ها این موضوع را که تولید داخلی به لحاظ استراتژیک اهمیت دارد یا نه، در نظر نگرفته و تاثیری را که این موضوع ممکن است بر نوآوری شرکت داشته باشد، مورد توجه قرار نمی‌دهند. در نتیجه، این امر سبب خروج تولید از آمریکا و تضعیف توانایی‌های شرکت‌های داخلی برای اختراع محصولات جدید باکیفیت و با هزینه رقابتی شده است.

 یک مشکل این است که تشخیص مواقع خطرسازی جدایی تولید از فرایند تحقیق‌وتوسعه دشوار است. برای این شناخت، بر اساس گفته‌های اساتید دانشگاه کسب‌وکار هاروارد (پیسانو و شی)، مدیران باید دو موضوع را مورد بررسی قرار دهند. نخست، میزان واحدمندی یا درجه‌ای است که طراحی محصول می‌تواند از فرایند تولید جدا باشد. وقتی واحدمندی کم است، طراحی‌های محصول نمی‌توانند به‌خوبی مشخص شوند و انتخاب نوع طراحی بر فرایند تولید اثر نامحسوسی خواهد داشت. دوم، میزان بلوغ فرایند تولید است. فرایندهای نابالغ فرصت‌های خوبی برای نوآوری دارند، اما در طول زمان، فرصت‌های بهبود فرایند، رشد می‌یابند. با نگاهی به موضوع از دریچه واحدمندی، بلوغ، روابط میان تولید و نوآوری در چهار بعد قرار می‌گیرد: نوآوری در محصول، نوآوری در فرایند، نوآوری آمیخته با فرایند و نوآوری برگرفته از فرایند. در دو ربع اول، قرار دادن تولید در مجاورت طراحی اهمیتی ندارد و جندان حیاتی نیست، اما جداسازی این دو از یک‌دیگر در دو ربع دیگر پرخطر است.
 این چارچوب به رهبران شرکت‌ها کمک می‌کند تصمیم‌های بهتری راجع به مکان تولید اتخاذ کرده و به اقتصاد نوآوری‌محور آمریکا نیرویی تازه ببخشند.
انصراف از نظر