نوشته: دکتر محمدعلی بابایی زکلیکی ، حمیدرضا وزیر زنجانی و نازنین دیوانی
در عصر حاضر، رشد صنایع خدماتی شتاب بیشتری گرفته كه این امر نویدبخش یك اقتصاد مبتنی بر خدمات است، بهعبارتی، خدمات دیگر بخش كوچكی از اقتصاد به شمار نمیرود، بلكه بهعنوان قلبارزشآفرینی در اقتصاد مطرح است. در سال 1886، آرتور دیلیتل با تاسیس اولین شركت مشاوره مدیریت عنوان پدر این حرفه را به خود اختصاص داد. این صنعت توانسته علاوه بر پشتیبانی سایر فعالیتها، خود به یك فعالیت مهم اقتصادی تبدیل شود. حجم سالانه بازار جهانی این صنعت بیش از صدمیلیارد دلار برآورد میشود. سهم آن در صادرات ششهزار میلیارد دلاری جهان نیز حدود بیستمیلیارد دلار در سال است كه از این میزان دوسوم آن به كشورهای آمریكا و اروپایغربی اختصاص دارد.از بُعد كارآفرینی، مشاوران مدیریت كمهزینهترین و كارآفرینترین بنگاههای اقتصادی هستند. بهعلاوه، چون مشاوران مدیریت فعالیت نرمافزاری و مغزافزاری دارند، میتوانند بهراحتی از اتلاف هزینههای ملی و عمومی جلوگیری كنند. مدیریت بنگاهها نیز وقتی متحول میشود كه مشاور دانایی در كنارشان باشد و بتواند مدیریت آنها را ارشاد کند.
آمار و ارقام بیانگر این واقعیت است كه بین توسعه ظرفیت مشاوره مدیریت و توسعه كشورها رابطهای مستقیم وجود دارد. با توجه به آمارهای موجود، امروزه ثابت شده كه بین رشد و بقای فعالیتهای مشاوره مدیریت و بلوغ سازمانی، ارتباطی مستقیم برقرار است و این دو لازم و ملزوم یكدیگرند. این صنعت در كشورهای پیشرفته صنعتی و بهویژه در غرب و آمریكا به روند رو به رشد خود ادامه میدهد. برعكس، در كشورهای در حال توسعه یا كمتر توسعهیافته، از رواج چندانی برخوردار نیست یا رشد گستردهای ندارد. یكی از دلایل مهم این عقبماندگی به فرهنگ كشورها مرتبط است. بهعنوان مثال، این باور كه یك مدیر باید بهتنهایی توانایی حل همه مشكلات سازمان ذیربط خود را داشته باشد، مانع استفاده از خدمات مشاوره است. بدیهی است با چنین طرز فكری و بدون خدمات مشاورهای نمیتوان سازمانهای توانمندی داشت كه از عهده رقابت جهانی برآیند.
با پیچیدهترشدن مدیریت به دلایل مختلف، مثل شدت رقابت در بازار، پذیرش تمام مسئولیتهای سازمان توسط مدیران میسر نیست. بنابراین، مشاوره مدیریت بهعنوان یكی از پشتوانههای اصلی و مهم مدیران، برای مدیریت اثربخش سازمانها ضرورت دارد. دلایلی كه یك شركت به خدمات مشاوره مدیریتی روی میآورد، عبارتند از كسب اطلاعات مناسب جهت اطمینان از اخذ بهترین تصمیم، اتخاذ مناسبترین تصمیم در مناسبترین زمان و حل مشكلات عمومی و خاصی كه شركت با آنها مواجه میشود.....