گروه محصولات

عنوان مقاله: آبراهام لینكلن و اقتصاد جهانی

گزيده مديريت 32

By Robert D.Hormats

نوشته: رابرت هورماتس

ترجمه: محسن وارثي

گویی آبراهام لینكلن، چالش‌های پیش روی بسیاری از ملل نوظهور مدرن را به‌خوبی شناخته بود. در امریكای دوران لینكلن، همانند بسیاری از كشورهای درحال‌توسعه امروزین، تغییر گسترده اقتصادی از طریق قرار دادن اقتصاد كشورها و جوامع در معرض نیروهای رقابتی قدرتمند و جدید، صنایع قدیمی‌تر، شیوه‌های سنتی زندگی‌ و انسجام اجتماعی و ملی را تهدید می‌كرد.

 با وجود این، حتی در بحبوحه جنگ وحشیانه و پرهزینه داخلی امریكا (و تا حدودی به خاطر آن) لینكلن و كنگره جمهوری‌خواهان قوانین جسورانه‌ای وضع كردند كه به ایجاد یك بازار ملی عظیم، اقتصادی قوی و یك‌پارچه تحت اداره نهادهای ملی و جمعیت روبه‌رشدی از بازرگان و صاحبان دارایی طبقه متوسط كمك كردند.
 درك چگونگی حداكثرساختن منافع جهانی‌سازی و هم‌زمان به حداقل رساندن بی‌نظمی‌های آن، چالش دشوار سیاست‌گذاران است. چگونه می‌توان برای افراد مستعد خوش‌اقبال فرصت‌ها را گسترش داد، اما مطمئن بود كه بقیه اقشار جامعه از قافله عقب نمی‌مانند؟ شاید مفید باشد اگر به اصول شكل‌دهنده سیاست‌هایی كه لینكلن و كنگره جمهوری‌خواهان پس از به قدرت رسیدن در 1816 وضع كردند، نگاهی بیفكنیم:
 · تسهیل ارتقای طبقانی گروه‌های كم و میانه درآمد به منظور اعطای سهمی قابل‌توجه به آنان در اقتصاد كشور
 · تاكید بر منافع اقتصاد ملی به جای منافع منطقه‌ای
 · تصدیق نیاز به نهادهای دولتی كارامد برای تعدیل پویایی‌های نظام كسب‌وكار آزاد
 · متناسب ساختن سیاست‌ها با شرایط ملی.
 · پذیرفتن این مسئله كه یك دوره آشوب و بی‌نظمی ممكن است فرصت منحصربه‌فردی برای انجام اصلاحات فراهم آورد.
 این اصول، محرك اصلاحاتی بودند كه امریكاییان را قادر ساخت بر پیشرفت‌های سریع تكنولوژیك فایق آمده، از آن‌ها و نیز پیوستن سریع اقتصاد امریكا به كاروان قرن نوزدهم بهره‌مند شوند. این اصول برای سیاست‌گذارانی كه می‌كوشند به شهروندانشان در ملحق شدن به اقتصاد جهانی سریع‌التغییر قرن بیست‌ویكم كمك كنند، می‌تواند آموزنده باشد.
انصراف از نظر