*اصول کسبوکار خیلی ساده است. مجموعهای قواعد جهانی و مشترک وجود دارد که مشمول همه میشود، چه یک دستفروش باشید و یا یک شرکت بزرگ جهانی.
*اصول بنیادین کسبوکار، در هر شرکت در هر جای جهان یکسان است، صرفنظر از تفاوتهای فرهنگی، زبانی، یا قوانین دولتی حاکم بر آنها.
*هرکس که قادر به کشف روشی ساده و مشخص برای کسب درآمد باشد، دارای هوش و ذکاوت کسبوکاری، یا چیزیست که به آن هوش و ذکاوت «کف خیابان» گفته میشود.
*وقتی کارکنان بدانند که سازمانشان چگونه کار میکند، ارتباط بیشتری با کار خود برقرار خواهند کرد و رضایت شغلی بیشتری خواهند داشت.
*زبان جهانی کسبوکار تنها به اتاق مدیرعامل تعلق ندارد. نقدینگی، حاشیه سود، سرعت گردش موجودی انبار، بازده سرمایه، رشد، و مانند اینها باید بخشی از واژگان هر فرد شاغل در شرکت باشد.
*همه کارکنان سازمان و نه فقط کارکنان امور مالی، چنانچه بخواهند شغلشان پابرجا بماند، باید از میزان تاثیر شغلشان بر تولید و مصرف نقدینگی، آگاهی داشته باشند.
*پیدا کردن فرصتهای رشد سودآور در حالیکه دیگران موفق به این کار نمیشوند، مهارت کلیدی ارزشمندیست که باید آن را فرا بگیرید.
*رضایت مشتری چیزیست که درنهایت باعث ماندگاری شما در کسبوکار میشود.
*فرا گرفتن زبان جهانی کسبوکار، شغل و حرفه شما را ارتقا خواهد بخشید.